پارت هفده

زمان ارسال : ۲۳۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

صاعقه ای لحظه ای آسمان تاریک را روشن می کند. از ترس جیغ کوتاهی می کشم؛ تا بجنبم قطرات درشت باران روی صورتم می ریزد.


ناگهان چتر بزرگ و سیاهی بالای سرم قرار می گیرد. با شنیدن صدای رعد دوباره مثل ترقه از جا می پرم. دست بزرگ سیاوش دور کمرم ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.