حزین به قلم طیبه حیدرزاده
پارت دوم :
به کامیون نارنجی بزرگ با بوق کر کننده اش نگاه می کنم؛ مثل آدم های جن زده به ماشین که انگار ترمز بریده زل زده ام؛ بازوی قوی مرا به کنار خیابان پرت می کند ولی خیلی دیر است کامیون مثل ماشینی اسباب بازی روی زمین واژگون می شود، بار گوجه اش روی زمین ولو می ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مژگات
00عالی