پارت بیست و یکم

زمان ارسال : ۲۸۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه


جسمم مرا به باغ رز سفید برشید راهنمایی می کرد. باغ درنیمه شب شبیه رویای خواب آلودی برای به دام انداختن دخترکان خام دست بود.

اشکهایم در پشت پلکهایم جمع شده و لحظه ای به استخر رنگین وسط باغ چشم دوختم. من نمی خواستم مرگی دردناک و دیوگونه را تجربه کنم؛ اما می توانستم نوع مرگ خودم را انتخاب کنم.

اولین قدم را برداشتم تا به درون استخر زلال پر از نیلوفرهای زیبا بروم که دستی با

233
26,887 تعداد بازدید
132 تعداد نظر
60 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    01

    بعدش چی؟ممنون عالیه

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.