آلام به قلم ریحانه عابدی (یسنا)
پارت سی و نهم
زمان ارسال : ۱۸۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 38 دقیقه
( تیام)
این صدای طنازی که با بغضش، با ذوقش، با هر کلمهاش، دل میبرد، صبرم را طاق میکرد و دلم را بیتاب. صدایش معجزه بودو حضورش مرا به خلسهای شیرین میکشاند. وجودش برای منه تنها، دلگرمی بزرگی بود.
همین که کنارم بود. همین که چشمانم میدیدش و حظ میبرد از اینهمه متانت و زیبایی. همین که دلم بندش شده بود. همین که تمام تنم از بودنش واکنش نشان میداد. چشمانم برق میزد. تنم به عرق مینشست. دستا
مریم گلی
00این قدر قلمت زیبا کلمات رو تشریح میکنه که انگار ماداریم از نزدیک این صحنه ها رو به چشم می بینیم و از نزدیک لمسشون می کنیم ،قلمت پایدار یسنا جان