آلام به قلم ریحانه عابدی (یسنا)
پارت بیست و هفتم
زمان ارسال : ۲۱۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 20 دقیقه
(آلاء)
امروز قرار بود بعد از یک هفته آیه را از بیمارستان مرخص کنند. اوضاع جسمیاش روبهراه بود. تا حدی سم مواد از بدنش بیرون رفته بود ولی از نظر روحی داغان و بهمریخته بود. در این یک هفته، محمد مهمان همیشگی این اتاق بود. به آیه مشاوره میداد و چندین بار با آیین صحبت کرده بود و من از هیچ کمکی برای این خواهر و برادر تنها که کسی را جز خودشان نداشتند، دریغ نمیکردم. کسانی که تنها بودند درست
مریم گلی
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
انشاءالله هر چه زودتر تیام با خودش یه دل بشه و تادیر نشده آلا رو خواستگاری کنه ،که این دو تا بدجور بهم میآن وآلا از دست زخم زبانهای زینب نجات پیدا کنه ،ممنون یسنا جان