آلام به قلم ریحانه عابدی (یسنا)
پارت بیست
زمان ارسال : ۲۳۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 22 دقیقه
عوض کردن لباسم با آن مچ دردناک خیلی سخت بود. نگاهی به دستم انداختم . کمی قرمز شده و از فشار ناخنهای گیسو خراشیده شده بود. دستم را زیر آستین تونیک مشکی رنگ و گشادم پنهان کردم و با پوشیدن دامن شلواری و بستن شالی دور سرم، سمت طبقهی پایین رفتم. حرفهای گیسو در گوشم تکرار می شد و آن نگاه شرورش ترسی عجیب در دلم می انداخت.
پشت در آشپزخانه صدای تیام توجهم را جلب کرد:
- خانم الهی منو به فر
مریم گلی
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
بیچاره آلا ، حتماً از طرف گیسو برای انتقام اومدن،خدایا خودت نجاتش بده ،ممنونم یسنا جان