پارت بیست و هفتم :

«ولادیمیر به سوی مرگ می‌رود»

پیرمرد دانای گوژپشت به همراه کتاب قدیمی و بزرگش وارد اتاق شد. کمرش خمیده بود و با کمک یک عصای چوبی به سستی قدم بر می‌داشت. آقای کوئین فورا یک صندلی برایش حاضر کرد و او را دعوت به نشستن کرد.
- فکر کنم حسابش از دستمون در رفته که این پسر چندمین ولادیمیرِ!
خندید و ادامه داد:
- احتمالا تمام ولادیمیرهای دنیا حداقل یک بار به طبقه‌ی زیرین اومدن!

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۰۱ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    00

    ولادیمیرجدیدبرعکس قبلی خیلی عجول ورویایی فکرمیکنه و واقعانم رویاس حالا باوجود جک همه چی فرق میکنه

    ۱۰ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    شاید تا آخر این رمان متوجه بشی که ولادیمیر جدید نماد چه آدم‌هایی هست

    ۱۰ ماه پیش
  • آمینا

    00

    مرسی🥰کوئین فقط ولادیمیر ناز نازو نیاورده بود طبقه زیرین.😅😅 بچه اینجا جای قهرکردنه آخه تو که داستان رو میدونی

    ۱۰ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    وای 🤣🤣🤣🤣 یعنی هیچ چیز امروز نتونست منو انقدر بخندونه که تو گفتی ولادمیر ناز نازو فقط نیاورده بود. میگم ای کاش پوتین رو هم ببره شاید یه کاری از دست اون براومد

    ۱۰ ماه پیش
  • آمینا

    00

    حالا پوتین هم بذار دم دست کوئین بره بیاردش بلکه فرجی شد 😅

    ۱۰ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    از کجا معلوم؟ ما که نمی‌دونیم؟ شاید از طبقه‌ی زیرین اومده که خیال داره همه دنیا رو صاحب بشه🤭شاید اینم یه نکته از رمانه آخه این رمان پر از نکته‌اس

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.