پارت شانزده :

دست‌کش‌های توری سیاه را به دستانم کشیدم. دستانی که می‌لرزید و باز هم مثل همیشه، وقت اضطراب، نوک انگشتانم یخ زده بود.


موهایم را با کمک گیسو، بیگودی پیچیده و به تو فر داده بودم. موهایم خیلی مد روز نبود. بلندی‌اش، صاف بودنش و سادگی بیش از ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.