پارت دوازده :


تن خسته‌ام را از روی تخت بلند کردم. نسیم خنک صبحگاهی، از لای پنجره‌ی نیمه‌باز داخل می‌آمد و پرده‌ی توری نرم تکان می‌خورد. صدای گنجشک‌های شاد با آواز دور و نزدیک خروس‌ها قاطی شده بود. بوی خوش نان تازه می‌آمد. کنار پنجره رفتم. سمت جنوب را که ن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.