پارت یازده :

- البته که شما لطف داشتید ولی خب هیچ‌کدوم از اون بچه‌ها رعیت نبودند.


- جناب وکیل! شما ده سالیه که به این شهر اومدین. دختر نوایی و پسر دکتر محب و امثالهم، تا یکی دو نسل پیش رعیت حسین خان بزرگ، جد قدرتمند بودن. حالا از الطافات پدران ما ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.