قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت بیست و دوم :
مامان لبخند زد.
- کوزهگر به این هم خیلی قشنگ اشاره کرده بود. نوشتههاش واقعاً کیمیاست.
ایرج تکخندهای کرد.
- واسه همینه که تمام روزنامهها تو هوا میقاپنش. هر اتفاق مهمی میافته یه مقاله از «ج-کوزهگر» تو یکی از روزنامهها چ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00بهه تابان تازه به این موضوع فکرکردی اصلانورابه سمس نمیدن عجب ماجرایی عالبه فرنازخانم ممنون