قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت بیست و یکم
زمان ارسال : ۲۲۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه
از جا پریدم و سلام کردم. با اخم نگاهم کرد.
- کجا رفته بودی؟
- بیرون بودم خانمجان.
- غیب گفتن رو از مادرت یاد گرفتی! این رو که خودم خبر داشتم.
به زور جلوی خودم را گرفتم که نخندم. گوشم به صداهای آنطرف دیوار بود. کوکب خ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
20عجب پارت طولانی ممنون بانوواین الان کارشمس بوده یانه اتفاق دیگه افتاده الان میخوام برسم به اونجاکه چراتابان باشمس ازدواج نکرد