قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت بیست
زمان ارسال : ۲۲۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 17 دقیقه
نفسش را پوف کرد، دوباره ماشین را به حرکت درآورد و گفت:
- نمیدونستم.
- میدونستی.
به خیابان اصلی پیچید و کمی سرعتش را بیشتر کرد.
- تو از کِی اینقدر به من بیاعتماد شدی که حرف بقیه برات حجته ولی هرچی میگم باور نمیکنی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ابی
00عالی