قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت هجده :
فصل چهارم
وقتی سکوت کردم، مامان آخرین قاشق قیمهبادمجان خوشمزه را خورده بود. در تمام مدتی که داشتم از خاطرات اولین تجربهی عاشقانهام با شمس حرف میزدم، غذا میخورد و با دقت گوش میکرد. در صورتش هیچ حالتی نبود که بفهمم چه حسی دارد و کمی نگران ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00عجب ممنون و ببخشیدکه اسمتون اشتباه گفتم