قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت پانزده
زمان ارسال : ۲۷۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 13 دقیقه
ذهنم به روزی پر کشید که شمس برای اولین بار از عشقش با من حرف زده بود و پرندهای که قبل از آن از مسافتی دور روی هوا زده بودم. نفس آهمانندی کشیدم. یک سایه روی دیوار ته کوچه افتاد و دستم روی ماشه لغزید اما صدای شلیک بلند شد و سربازی که ناله میکرد روی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
عاطفه
00فرناز جون عالیه یکی از بهترین رمانهایی که خوندم دمت گرم عزیزم 😘