پارت سوم

زمان ارسال : ۱۸۰ روز پیش

روی نیمکت مقابلش پنج بچه‌ی دو تا ده‌ساله که همگی به شدت مشغول جویدن بودند، جابه‌جا شدند. صدای پوتین‌ها از انتهای راهرو به گوشم رسید. سریع خودم را کنار پنجره رساندم و روی نیمکت نشستم که کمتر در معرض دید باشم و بلافاصله فهمیدم اشتباه کرده‌ام. سرووضعم ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید