قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت دوم
زمان ارسال : ۲۳۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 15 دقیقه
مردی جلوی باجهی بلیتفروشی ایستاده بود و من پشت سرش ایستادم. درخواست هشتتا بلیت کرده بود و با حوصله داشت اسکناسهای پنجریالی و یکتومانی چروک را یکییکی از جیبش بیرون میکشید، صاف میکرد و روی پیشخان میگذاشت. از پنجرهی سالن نگاهی به قطار انداخت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ابی
00عالی