آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و چهارده
زمان ارسال : ۱۸۰ روز پیش
دو ساعتی از صرف شام گذشتهبود.
قرار گذاشتهبودند بعد از اندکی استراحت،به لب ساحل بروند تا ذرهای از طعم سفره را بچشند.هوا نه سوز و سرمای زمستان را داشت و نه گرمای تابستان!بیشتر شبیه به حال و هوای بهار بود!دخترها نیز این فرصت را غنیمت شمردند ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
💥مژده مژده💥
برای دوستانِ عزیزی که منتظر پایان رمان بودن مژده دارم😁
آخرین گلوله در پارت ۱۷۶ به اتمام رسید و تا دیر نشده به رمان سر بزنید و پارتها رو پشت سر هم بخونید😍❤️
البته پیشنهاد میکنم کنارتون حتما یه لیوان آب قند داشته باشید....چرا؟؟
چون پارتهای بسیار مهیج و نفسگیری در پیش دارید و تا خودِ پارت ۱۷۶ قراره حسابی سوپرایز بشید😉
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید❤️
قراره معادلات ذهنیتون حسابی بهم بریزه...😎
😍سلام سلام😍
پارت ۱ تا ۶ جلد دوم "بازگشت گلوله"
در دنیای رمان قرار گرفت❤️✨️
جلد دوم رو حتماً به کتابخونه اضافه کنید تا اطلاعیه های مربوطه رو دریافت کنید🌹
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😂😂😂میفهمه یعنی؟
۵ ماه پیشarezoo
10ایول داری روباه مکار خوشم اومد😍👏👏مثل همیشه عالی نیلوجون😍
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم آرزو جان😍❤️
۶ ماه پیش*.....*
20بچه پررو نگا رفت بردیا رو برد تو هپروت خودشم رفت عشق و حال 😶 🌫️ایول واقعا به این هوش و ذکاوت روباه مکار 😂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بردیا رو این وسط مظلوم گیر آورده😂❤️
۶ ماه پیشAlieh
20ویییی امیر باهمه ترکیب باحالی هس عه عه نگاه چکارکردبدبخت بردیارو😬🙁 گناه داشت نوچ مثل اینکه تن امیر برای کتک میخاره🫠😂 رز وبرسام کجاقایم شدن اوناروبیاروسط شیطونی نکنن مرسی پارت عالی بود🫠❤️🫶
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت برممم🫂❤️ برسام و رز هم به زودی میان
۶ ماه پیشسیتا
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
امیرسام بردیا رو خوابوند با بهار برن دور دور 🫠🫠
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
میبینی تو رو به خدا؟؟😂🤨
۶ ماه پیشنگار
30چرا من از هر جهت که نگاه میکنم تمام زوج های رمان یجوری دل آدم رو آب میکنن😭 آدم نمیدونه چیکار کنه از اون سمت دختر قناد و امیرسام از سمت دیگه رز و برسام، اون سمتم که دلارا و بردیا..))وای خدا چیکارکنیم
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
منم باهات موافقم ❤️😍✨️
۶ ماه پیشفاطمه
00ی خبرایههه وایییی 😶 🌫️😍🥺🥰
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله🤭
۶ ماه پیشثریا
10وای از دست امیر😂😂 یه حسی بهم میگه امیر اونقدر بهار رو دوست داره که به خاطرش از این کاراش میگذره 🥰 ممنون بابت پارت هدیه عزیزم 😘❤🌹
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت برم❤️🫂✨️
۶ ماه پیشثریا
10آره واقعا ترکیب امیر با بقیه به دل میشینه 🤩 قرار نیست خبری از برسام و رز بهمون بدی🧐
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
از رز و برسام هم به زودی پارت داریم❤️
۶ ماه پیشستایش
۱۶ ساله 20خوب این امیرک هم که کرم داره دیگه مگه نه نیلو جون تو میخواستی خوش بگذرونی چرا این فرصت را از دل ارا و بردیا گرفتی هییییییی 😡🤬 راستی از برسام رز چه خبر ساختن دارن خوش میگذرونن باهم نه ای کلکا 😁🤣
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نگران نباش حواسم به دلارا و بردی هم هست❤️ از رز و برسام هم پارت داریم😁
۶ ماه پیشفاطمه
10پارات عالی بود امیر سام چه نقشه کشید بدون مزاحم واقعا که روباه مکار اسم برازنده گذاشته بهار بلاخره آزاد شد میتونه بیشتر کنار هم باشند هر چند فردا صبح بردیا بفهمه دعوا شروع میشه دلم میخواد ببینم چی پیش
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی عزیز دلم❤️ البته بردیا به عنوان یه برادر واقعا حق داره اما اینجا زور امیرسام بیشتر بود😂
۶ ماه پیشفرزانه
۳۱ ساله 10سلام عزیزم سال نو مبارک ممنون از رمان خوبت فقط پارتش کم بود موندم تو خماری،،😌🤔
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام ممنونم سال نو شماهم مبارک❤️😍
۶ ماه پیشنیلدا
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
خداروشکر بردیا می خوابه اتفاقا امیر کار خوب کرد چون اینجوری میتونن با بهار یکم با هم صحبت کنند تا قضیه شون مثل بردیا و دلارا دریایی از سوءتفاهم ها نشه ممنون که امروز هم پارت گذاشتید
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دقیقا همینطوره ❤️
۶ ماه پیشAa
00وای چه زبلیه امیر ولی فکر کنم بردیا آب سیبو نخورده.ممنون گلم👏🙏💐💐💐
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
میتونم تضمین کنم که آب سیب رو کاملا خورده😬😁
۶ ماه پیشآوا
00ایولللللللللل بابا چه خفن بود دمت گرم عالی بود ترکیب دلارا و امیرسام عالیه خیلی این پارت جذاب و باحال بود مرسیییییییییییییی❤️🫂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی عزیز دلم❤️❤️
۶ ماه پیش
آزاده دریکوندی
00بردیا بعد از اینکه از خواب بیدار شه: خدا برسه به دادت، خدا برسه به دادت، کاری سرت بیارم...😂😂😂