پارت چهارم

زمان ارسال : ۳۴۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

اسمائیل درب را باز کرد وپروانه وارد خانه شد، نگاهی به دور واطراف خود انداخت.
لوسترها فرش ها وتابلوهای روی دیوار، همه چیز عوض شده بود.
پوزخندی زد وجلوتر رفت، زیر لب گفت:

_آخه کدوم آدم احمقی مبل خردلی میگیره با پرده بنفش، وفرش آبی رنگ، مگه رنگین کمانه؟

جلوتر رفت، از کنار ستون وسط خانه رد شد. اسمائیل در حالی در یک دستش چمدان وبا دست دیگرش دختر را دنبال خودش می کشاند

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • کیمیا

    00

    رمان قشنگیه، جوریه که دوست داری بدونی بقیش چی میشه 💜 خیلی از پروانه و رفتارش بدم اومد

    ۳ ماه پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    ممنون عزیزم همه اول از پروانه بدشون میاد😂💅

    ۳ ماه پیش
  • هانا

    00

    من رمان قبلیتو خوندم امیدوارم اینم تا آخر مثل اون باشه .البته تا اینجا ک عالی بوده .خسته نباشی

    ۱۱ ماه پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    مطمئن باش همونطوره هانا جان❤🥹

    ۱۱ ماه پیش
  • ایلما

    00

    جنگ ودعوابین مادرشوهر ویروس همیشه هست خصوصا نامادریم باشه چ شود

    ۱۱ ماه پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    ولی اینجا عروس مادرشوهرو یه راست قورت میده یه آبم روش😂

    ۱۱ ماه پیش
  • هاناخانوم

    ۲۰ ساله 00

    سلام سلام به به رمان جدیدفرگل خانوم گل🌹 مث همیشه زیباست حتماً،حیف وی آی پی هست کاش دوحالتی بود....

    ۱۱ ماه پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    وی آی پی نیست سکه ایی که خیلی هم راحته🤍🤍

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.