تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و چهل و چهارم
زمان ارسال : ۱۹۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه
- خوبه حالا اشتها نداشتی، کم مونده منم بخوری. بسه.
- من چیز زیادی نخوردم. فقط ماستم تموم شد.
- آهان. تازه میخواستی شروع کنی پس.
رسما دارد حواسم را پرت میکند دیسها را در دست گرفته و میخواهد بلند شود. به مدل برخاستنش لبخندی میزنم.
- تو یه دوست واقعی هستی هلن. اگه نبودی، امشبم از خیر غذا گذشته بودم.
- خوب حالا. خودت رو لوس نکن. پاشو دیگه چایی با توئه.
دیسها را ب
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
سلام عزیزم. طبق تنظیمان جدید دنیای رمان، باید ادامهی رمان رو از طریق اپلیکیشن مطالعه کنین. 🥰🥰
۵ ماه پیشMona
۲۹ ساله 00عالی
۵ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
❤️❤️
۵ ماه پیشنفس
10لایک داری بسیار عالی
۶ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
سپاسگزارم❤️
۶ ماه پیشAa
10امیر هم باید با هلن ازدواج کنه خب🤭🤔😉👏🙏⚘
۶ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🫠🫠
۶ ماه پیشاسرا
10چندنفرهلن لطفارفیق به این میگن البته مندوتانابش دادم ولی هلن یه چیزدیگه ممنون فاطمه خانم😘
۶ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🌺🌺خودم چمه مگه؟😅
۶ ماه پیشدلنیا
10خوشبحال آوا که امیر حسینو داره
۶ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🌺🌺
۶ ماه پیش
شادی
۲۹ ساله 00سلام خداقوت چرا پارت بعدی میزنم نمیره؟ باید برگردم عقب از رو لیست برم پارت بعدی