تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و چهل و چهارم :
- خوبه حالا اشتها نداشتی، کم مونده منم بخوری. بسه.
- من چیز زیادی نخوردم. فقط ماستم تموم شد.
- آهان. تازه میخواستی شروع کنی پس.
رسما دارد حواسم را پرت میکند دیسها را در دست گرفته و میخواهد بلند شود. به مدل برخاستنش لبخندی میزنم.
- تو یه دوست واقعی هستی هلن. اگه نبودی، امشبم از خیر غذا گذشته بودم.
- خوب حالا. خودت رو لوس نکن. پاشو دیگه چایی با توئه.
دیسها را ب
مطالعهی این پارت کمتر از ۷ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۷۷ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
سلام عزیزم. طبق تنظیمان جدید دنیای رمان، باید ادامهی رمان رو از طریق اپلیکیشن مطالعه کنین. 🥰🥰
۸ ماه پیشMona
۲۹ ساله 00عالی
۸ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
❤️❤️
۸ ماه پیشنفس
10لایک داری بسیار عالی
۹ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
سپاسگزارم❤️
۹ ماه پیشAa
10امیر هم باید با هلن ازدواج کنه خب🤭🤔😉👏🙏⚘
۹ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🫠🫠
۹ ماه پیشاسرا
10چندنفرهلن لطفارفیق به این میگن البته مندوتانابش دادم ولی هلن یه چیزدیگه ممنون فاطمه خانم😘
۹ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🌺🌺خودم چمه مگه؟😅
۹ ماه پیشدلنیا
10خوشبحال آوا که امیر حسینو داره
۹ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🌺🌺
۹ ماه پیش
شادی
۲۹ ساله 00سلام خداقوت چرا پارت بعدی میزنم نمیره؟ باید برگردم عقب از رو لیست برم پارت بعدی