تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و بیست و پنجم :
میگوید و بعد از کنف کردن آذین بلند بلند میخندد. امشب از ان شبهاییست که شیطنت هلن یک سرو گرون از خودش بلند تر شده است. دستانش را مثل نقالها به هم میکوبد تا برای تعریف ماجرا آماده شود. آذین با همهی اخمش سراپا گوش شده تا ببیند هلن چه حرفی برای گفتن دارد.
سه استکان داخل سینی میگذارم و از چایی پرشان میکنم. هیجانی که هلن برای این غیبت از خود نشان میدهد، من را هم مشتاق میکن
اسرا
10منصوردردسردرستدنکنه ازکاربیکارنشه