آلام به قلم ریحانه عابدی (یسنا)
پارت هشتم :
(راوی)
امروز قرار بود مادرجون برای صحبت با علیرضا به بیمارستان برود. علیرضا با فکری مشوش از بحثهایی که هر بار زینب به راه میانداخت و بهانهگیرهای تمام نشدنی اش، در حال بررسی پروندهی جلوی رویش بود. صدای سرخوش و خندان تیام که سر به سر منشی م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
دنیا
00خوبه