پارت سوم

زمان ارسال : ۲۵۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه

نه گرد و غبار امروز و دیروز ،که گرد گذشت سال های سال رویش جا خوش کرده.

این طبقه سه اتاق داشت و این اتاق متعلق به عمو محسن و پدرم بود. اتاقی باصفا که پنجره‌اش رو به حیاط باز می شد و سال‌ها بود مأمن تنهایی‌هایم، شاهد کابوس‌هایم و گواهی بر خون ج ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.