پارت سی و چهارم :

بی‌تفاوت شانه بالا داد:
-متهم بودم دیگه. ولی تونستم ثابت کنم که شب حادثه خونه نبودم. شب حادثه رو خونه‌ی کیوان موندم چون فرداش قرار بود کنسرت داشته باشیم و داشتیم برنامه‌ش رو می‌چیدیم. قبل از رفتنم همه چیز خونه نرمال بود. گیلدا هم حالش خوب بود و اتفاقاً گفت بهم که فردا امتحان مهمی داره و می‌خواد کل شب رو درس بخونه. منم موندم خونه‌ی کیوان تا مزاحمش نشم. صبح روز بعد هم دیر از خواب بیدار

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۵۸ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.