پارت نود و پنجم

زمان ارسال : ۲۴۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

میان آن همه التهاب گوشه ی چشم ماه صنم نم برداشت. اشرف دوباره به سرفه افتاد. سخت و طاقت فرسا. این بار ولی طبیب بالای سرش نشسته و تمام لباس اشرف را خون برداشته بود.

ماه صنم، کنار مولود ایستاده بود و بی صدا اشک می ریخت. طبیب با حوصله ی زیاد اشرف ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید