پارت نود و یکم :

دمی بعد پیش رفت و سینه به سینه اش ایستاد. صاف و مستعد در چشمانش زل زد و در ادامه گفت:
_ ته یه سناریو مخاطب پسند، چی میتونه باشه به نظرت؟
شهاب ابرو بالا داد. نامی لبخند وسیع تری زد و گفت:
_ معجزه. فقط تو فیلما اتفاق میافته دیگه نه؟
سیبک گلوی شهاب بالا و پایین شد. آهسته و متعجب لب زد:
_ با این حساب خون دماغ شدنای مکرر و حال خراب دیشبش پای چی باید گذاشت؟
_ الان دیگه هر دلیلی می

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۴۱ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.