پارت هشتاد و نهم :

که راه گریزی از آن نداشت.
همچنان که ماه صنم‌، دردمندانه و با وسواس تمام به کنج نفرین شده ی پستوی خانه مشغول بود، در باز شد و نور زیادی داخل دوید‌. قلب ماه صنم از جا کنده شد. آشفته سرش را بلند کرد و با هیبت کریه نظام، میان در مواجه شد. همچنان آن لبخند زهرآلود به لبش بود و پیروزی در نگاهش. دستهای ماه صنم افتاد. رحمت از پشت نظام کنار رفت و نظام با قدرت زیاد قدم به پستو گذاشت.
ماه صنم آمد

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۴۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.