پارت هشتاد و هشتم

زمان ارسال : ۲۵۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

بعد از آن دیگر مهم نبود که ثریا چه می گفت. طاهر داشت بچه دار می شد. شیرین کمی حالش خراب بود و عموی ثریا تصمیم داشت برای مدتی دخترش را به ایران باز گرداند تا در کنار خانواده و زیر نظر مادرش دوران سخت بارداری را سپری کند. ثریا از حمایت های خانواده ی شی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید