پارت هشتاد و چهارم

زمان ارسال : ۲۵۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

_ نه!

جواب دریا محکم و بدون ترس بود. زن جوان ابرویی بالا داد و گفت:

_ خیلی خوبه که اینقدر امین و تو داری. ولی حتما یادت نرفته یه ساعت پیش خودم ازت خون گرفتم.

_ خب که چی؟ ببخشیدا! سوال احمقانه ایه. ولی شما از هرکی خون میگیرید استن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید