اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت هفتاد و نهم
زمان ارسال : ۲۵۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
رحمت همچنان او را عروس نظام می دید. پس حرف و خواسته ی ماه صنم برایش دیناری نمی ارزید.
ماه صنم گوشه ی اتاق سرش را روی زانو گذاشت و به حال خودش تاسف خورد. نمی فهمید چه بر سر رحمت آمده که اینچنین دخترش را نادیده می گیرد. مگر این مرد همانی نبود ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00عجب اونی که فراکردهوشیاربودیانه؟ممنون عالیه😘