پارت پنجاه و ششم

زمان ارسال : ۱۲۶۵ روز پیش

حینی که پرهام و رهام شماره‌های یکدیگر را در گوشی‌هایشان ذخیره می‌کردند، مهدخت سمت خانه‌ی مطهره رفت. صدای نازک و کودکانه‌ی لنا در خانه به گوش می‌رسید که با مطهره حرف می‌زند.
- او...م، به‌به چه بوی غذایی هم میاد خونتون؛ خاله اسمت چیه؟
مطهره درب توالت را برای دختربچه باز
1393
277,747 تعداد بازدید
842 تعداد نظر
97 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • چی بگم

    50

    خب مثل اینکه پرهام از قبل سیگنالاش***اینکه آقای یزدانی قراره بشه شوهر ننش رو گرفته😂😂 آقای یزدانی عاشق مطهره خانم شده

    ۴ سال پیش
  • بنده خدا

    ۱۹ ساله 50

    خیلی عالیه رماناش ❤️❤️❤️❤️❤️

    ۴ سال پیش
  • Sahar

    ۱۵ ساله 91

    گلم منظور از خونه یار مطهره اس فک کنم که پرهامم خوشش نمی یاد ازش واینکه کاش پرهام ومهدخت عاشق هم بشن

    ۴ سال پیش
  • نفس

    29

    نه رهام واسع مهدخت بهتره

    ۴ سال پیش
  • نرگس

    51

    پرهام و مهدخت عاشق هم بشننن🤩

    ۴ سال پیش
  • *^*^*

    ۱۶ ساله 130

    نه بابا رهام عاشق مطهره شده اگه دقت کنید

    ۴ سال پیش
  • شکیبا

    120

    سلام نویسنده جان وقتی گفتن عکس های شخصیتا رو بزارید شما گفتین ب خاطر اینکه همش بحث می کنن نمیزارید ولی خب می دونین اینطوری از جذابیت رمانتون هم کم شده وقتی ک عکس باشه من بهتر می تونم درک کنم.لطفا بزار

    ۴ سال پیش
  • Ftmh

    100

    خداکنه با رهام ازدواج نکنه خیلی بد میشه😐 کاش با پرهام ازدواج کنه راستی رهام چند سالشه؟!

    ۴ سال پیش
  • SARA

    131

    اولا رهام سن بالایی داره و خودش از مطهره خوشش اومده. ولی من فکر می کنم پرهام و مهدخت بهم نمی رسن

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید