طعم تلخ زندگی به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت پنجاه و پنجم
زمان ارسال : ۱۲۶۶ روز پیش
آهنگ ملایم و عاشقانهای در فضای ماشین پخش شده بود؛ نسیم تکیه به صندلی زده و با حلقهی دستش ور میرفت که گرمای دست سپهر او را از فکر و خیال بیرون کشید. سپهر حینی که با یک دست فرمان را نگه داشته بود، دست نسیم را به گرمی فشرد و با لبخند گفت:« همیشه اینقدر ساکت و کمحرفی؟»
نسیم ب
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نرگس
10زن و بچه داره ک😐💔
۴ سال پیشسلن
30اوووههه 😯😕داره جالب میشه، خوشمان امد 😁😂❤️
۴ سال پیشنفس
105من فک میکردم رهام عاشق مهدخت میشه 😑
۴ سال پیشلیلی
۱۷ ساله 111به نظرم از مطهره خوشش بیاد
۴ سال پیشالناز
۱۶ ساله 103من فک میکردم رهام عاشق مهدخت میشه نگو رهام زن و بچه داره😐💔
۴ سال پیش.
70مهدخت بیچاره🙁
۴ سال پیش
دلارام
۱۵ ساله 00سس ماس🙄💔💔😐