قوانین سرد به قلم مریم السادات نیکنام
پارت هفتاد و هشتم
زمان ارسال : ۲۴۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
صبرا تکخند معنیداری کرد و گفت:
_ هه! چه جالب، اسم جنایتشو میزاره خشاش، اصلانم نمیخواد عمیقا ابراز تاسف کنه.
_ مطمئنم هیچ کلمه و ابراز تاسفی از کینهی تو کم نمیکنه. تلاشم بیهودهس، منم آدمی نیستم که وقتمو صرف کارای بینتیجه بکنم.
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00خوب بلاخره تااینجارسیدم وای خانم نیکنام کم پیدتشدی تو۲رمان فکرکنم شمابه هیچ کامنت نیازنداری بوس 🙏