قوانین سرد به قلم مریم السادات نیکنام
پارت هفتاد و نهم :
کسی که با رهی بکتاش معامله کنه باید به کارنامهی کاریش شک کرد.
**
چند دقیقهای از سکوت حاکم بر داخل ون میگذشت و هیچکس میلی به حرف زدن نشان نمیداد.
یاسین متفکر زل زده بود به تصاویر خانهی رهی در حالیکه یکی از دستهایش را زیر بغلش زده و دست دیگرش را به چانهاش گرفته بود.
دو افسر دیگر هم پشت سیستم مشغول به کار خودشان بودند.
کلهر هم بود. مطیع و محترم نشسته بود تا
رضاییان
00مثل بقیه کتابهای خانم نیکنام این رمان هم عالی بود