کوه آمین به قلم زهرا باقری
پارت هجده :
هوا که از روشنی کامل رو به تاریکی رفت تصمیم گرفتم به جای بیکاری و فکرای بیخود یکم بخوابم. گوشیمم گذاشتم روی سایلنت و چون میدونستم خوابم آنچنان سنگین نیست که نتونم سرشب بیدار شم گذاشتمش روی مبل و خودمم رفتم توی اتاق مورد علاقه ام تا فقط چند ساعت تو بیخبری و راحتی باشم.
*
چیزی که از خواب بیدارم کرد تکون و کشش روی تخت بود. یه چیزی که همش میخورد به پاهام و میتونستم حس کنم که نرم و لطیفه،
مطالعهی این پارت حدودا ۱۰ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳۹۰ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نیلوفر ابی
00عالیه واقعا منم دارم میترسم انگار خودم تو اون فضا هستم