پارت نهم

زمان ارسال : ۲۵۱ روز پیش

دستشو جلوی صورتش گرفت و گفت :

- وایستا، واستا منم...ارسلانم.


دستشو که پایین اورد چشمم به جمالش روشن شد.

قد تقریبا بلند با پوست سفید و اون موهای حالت دار مشکی و چشمایی که قبلا سبز بود اما حدس می‌زنم حالا قرمز شده باشه! بل ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید