ماه زخمی به قلم روژان کاردان
پارت دوازده :
کوهیار عصبی دستی که به سمتم دراز کرده بود رو توی موهای فر مشکیش کشید و گفت:
-با کی لج میکنی مهوا؟ میفهمی امروز داشتی میمردی؟ میفهمی؟! اینجا کدوم قبرستونیه؟
باید بیایی مهوا.
اخم غلیظی کردم و گفتم:
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رها
10اسم خان چه آشناس😂😂