پارت پنجاه و سوم

زمان ارسال : ۱۶۰ روز پیش



شهبد کنار زهرا نشست و یک شیرینی دانمارکی سمت زهرا گرفت:
-اینو بخور بچه‌امو شیر می‌دی تلخ نشه. بزار طاها تا ته دنیا دنبال شیدا موس‌موس کنه‌.
امیرطاها بعد از نشاندن شیدانه، کنارش نشست و پس گردن شهبد زد؛
-تو دنبال کی داری موس‌موس می‌کنی ارباب؟
شهبد خندید و شیرینی را که زهرا امتناع کرد، توی دهان خودش گذاشت. دستش را برای گرفتن شهیاد دراز کرد تا معصومه راحت جاگیر شو

92
22,909 تعداد بازدید
108 تعداد نظر
121 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید