پارت پنجاه و چهارم

زمان ارسال : ۱۵۷ روز پیش



نگاهی توی حیاط انداخت. باد افتاده بود توی داربست‌های درخت مو و مثل گرگ زوزه می‌کشید بین‌شان. بهار ندیده بود آنقدر هار‌. انگار نه انگار نسخ زمستان را کشیده و پشتش به تابستان گرم است. از زور بی‌حیایی به رخسار ننه‌سرما و یلدا هم داشت پنج می‌کشید. مانده بود فردا چه کسی در آن هوا، سیزده به در می‌رود تا جوجه‌کباب باد بزند و آش‌رشته توی شکمش خالی کند!
دلش برای سیزده‌به‌درهای

92
22,920 تعداد بازدید
108 تعداد نظر
121 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید