پارت چهل و دوم

زمان ارسال : ۲۴۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه



-ول کنید این حرفا رو.
سمت شیدانه خم شد و گفت:
-واسه جشن رادمهر میای شیدا جون؟
-جشن؟
چشم‌های رها گرد شد پشت تعجب شیدانه. معلوم بود حسابی هیجان دارد. یا چیزی که می‌خواست بگوید برایش جذاب است:
-مامان می‌خواد برای مهراد گودبای پارتی بگیره.
نگاهی به خانم راد انداخت و زن چشمکی به نشان" بله" برای شیدانه فرستاد:
-بچه‌م بره معلوم نیست کی برگرده. اصلا بیاد یا همون

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.