پارت پنجاه و چهارم

زمان ارسال : ۱۲۶۷ روز پیش

ثانیه‌ها، دقیقه‌ها و ساعت‌ها با هم در مسابقه بودند و نسیم هر لحظه که به زمان عقد نزدیک‌تر می‌شد، تلاطم وجودش بیشتر می‌شد. خالی از هر شور و شوق، خالی از انگیزه و امید، مثل برگ خشکیده‌ی پاییزی که خودش را به آغوش باد سپرده تا باد او را به هر کجا که خواهد ببرد؛ آینده‌اش را به دس
1393
277,736 تعداد بازدید
842 تعداد نظر
97 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • .

    30

    خیلی بچه ای نسیم

    ۴ سال پیش
  • نرگس

    00

    کاش قبل ازین که بله بگه محسن سر میرسید🥺

    ۴ سال پیش
  • رز

    40

    ☹️💔اخی نسیم گنا داش):

    ۴ سال پیش
  • آرام

    140

    دلم واسه نسیم خیلی میسوزه

    ۴ سال پیش
  • ^_^

    120

    نسیم بیچاره 😭😭😭😭

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید