پارت دوم

زمان ارسال : ۱۳۶ روز پیش

یک تای ابرویش را بالا برد و گفت:

- با کی کار دارید؟

آب جمع شده در دهانش را به سختی فرو داد.

پلکی زد و خودش را پیدا کرد.

لبخند ملیحی زد و قدم دیگری جلو گذاشت، ناز صدایش را بیشتر کرد و خیره به چشم‌های مشکی و کنجکاو او گفت:

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید