شراب و خون به قلم آستاتیرا عزتیان
پارت هفتم
زمان ارسال : ۳۵۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
-سلام خانوما!
شادی-سلام...خوبین؟
-ممنون..تو خوبی؟
شادی نیشش شل شد و جواب داد-مرسی منم خوبم!
رو به من گفت-خانم خانما چرا زنگ نزدی؟
مبهوت نگاهش میکردم که شادی پیش دستی کرد و جواب داد-گوشیش خراب شده...امروز زنگ میزنه!< ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مانیا
00زیبا و عالی