گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت بیست و پنجم
زمان ارسال : ۳۲۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
هردو سکوت کردند. اما هراز گاهی ابراهیم به زن چشمغره میرفت و در جواب زن پشت چشمی نازک میکرد.
کیانی رو به ابراهیم گفت:
-از ماجرای خودکشی دخترتون بگید. چجوری و چرا خودکشی کرد؟
-دوازده سالش بود. مدرسهشون جشن داشت و باید خانوادگی تو جشن شرکت میکردن. مادرش که نبود، تصمیم گرفتیم من و خواهرش به جشن بریم. دخترم خیلی افسرده بود. آرزو داشت خانوادگی دور هم جمع بشیم. هربار که میدید