پارت بیست و چهارم :

خواهر گیلدا که بیشتر از همه مشتاق بود بداند چی به سر خواهرش آمده، کنجکاو پرسید:
-چی شده؟ تصادف کرده؟
کیانی آهی سر داد و زیر چشمی نگاهی حواله‌ی مادر گیلدا کرد. زمان تمام وجودش گوش شده بود تا از زبانِ کیانی بشنود چی به سر دخترش آمده. پس تعلل نکرد و بخشی از ماجرا را گفت. این‌که به نظر می‌رسد گیلدا مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در انتها اضافه کرد که به دنبالِ ضارب هستند.
چهره‌ی همه ا

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۶۸ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • nargess

    00

    عالیه؛ هیجان دارم سریع تر بخونم🥹🥹

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.