پارت بیست

زمان ارسال : ۳۲۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

غیاثی سری تکان داد:
-معلوم نیست. شاید از روی پشت‌بوم با طناب وارد بالکن این طبقه شدن. شایدم همه‌ش درگیری و صحنه‌سازی برای این بوده که ما رو گیج کنن. ولی یه چیز دیگه هم هست.
همراه کیانی از اتاق خارج شدند، در اتاق را بست و به پشت در و لکه‌های خونِ رویش اشاره زد:
-ببینید. روی دستگیره رد خونه. روی در هم همین‌طور. نمونه خون رو برداشتن بچه‌ها ولی من احتمال می‌دم خانوم مطیع وقتی شیشه

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    00

    واقعا آدم گیج میشه ،که چه کسی داره واقعیت رو میگه ،دم شما گرم نویسنده جان

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.