گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت بیست و یکم
زمان ارسال : ۳۲۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
شک نداشت که بیش از یک نفر به گیلدا حمله کردهاند. این را میشد از بهم ریختگی خانه فهمید. با این حال تا جواب نمونهبرداریها نمیتوانست قطعی نظری بدهد.
زن میانسال که کنار پدر گیلدا نشسته بود، از جا برخاست و کنجکاو پرسید:
-نمونهی چی؟
نگاهِ کنجکاوِ کیانی روی زن نشست و بیتوجه به سوالش پرسید:
-شما مادر خانوم مطیع هستین؟
مریم سر بالا انداخت:
-نه بابا، به من میاد مادر
مریم گلی
00حسابی موضوع معمایی شده حتی پلیس ها هم سر در گم شده اند دمت گرم نویسنده جان