پارت نوزده :





-چقدرم گشنمه خاله.
شیدانه گفت؛
-زنت بهت چیزی نمی‌ده بخوری. همیشه شکمت چسبیده به پهلوت.
زهرا روی شکمِ کمی برآمده‌ی شهبد زد:
-حتما این شیکم منه تو آفسایده.
-بس که بد بهش غذا می‌دی. نه صبحونه، نه ناهار، یه وعده شام می‌خوره می‌شه چربی.‌ به شوهر من نیگا کن! یه گرم اضافه وزن نداره.
-داداش من ورزشکاره. بی‌خود به هنر خودت نچسبون. چیزی که نداری!
-داداش م

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۹۸ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.