ماه زخمی به قلم روژان کاردان
پارت پنجم
زمان ارسال : ۳۱۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
صدای پسر بچهای میومد که میگفت:
-کیه؟
صدامو صاف کردم و گفتم:
-میشه تشریف بیارید جلوی در لطفا؟!
در باز شد و پسر بچهای جلوی در ظاهر شد که با اخم سر تا پامو نگاه میکرد. گویا اخم کردن تو این روستا رسمه بین مردا و پسرا.
-شما؟
-میشه به بزرگترتون بگید بیان لطفا؟ مامانتون.
-چیکارش داری؟
دیگه داشتم کلافه میشدم. همین مونده بود به یه پسر نهایتا نُه ساله جواب
زهره
00عالی